جدول جو
جدول جو

معنی فیض بخش - جستجوی لغت در جدول جو

فیض بخش
(فَ بَ)
شاه قاسم پسر سیدمحمدنوربخش. عارفی زاهد بود و در تمامی فنون طریقت خلیفۀ پدرش نوربخش بود. معروف است که سلطان حسین میرزا از سلطان یعقوب والی عراق درخواست که فیض بخش را روانۀ خراسان نماید تا به برکت قدوم او بیماریش درمان پذیرد، و برای قبول این تقاضا قصبۀ سمنان را پیشکش سلطان یعقوب کرد و با رفتن شاه قاسم بیماری او درمان پذیرفت و این امر موجب عزت و شوکت فیض بخش گردید. اما مخالفان وی به شاه پیشنهاد کردند که اجازه دهد شاه قاسم در روزهای جمعه به منبر رود و همه را مستفیض گرداند، و آنها با استفاده از این امر مسائل مشکل را برای او مطرح کنند و اعتبارش را از میان ببرند و چون در روز جمعه بر منبر رفت و بحث در فضیلت لااله الالله آغاز کرد جامی مسائلی را مطرح کرد و گفت در این کلمه بحثی دارم، شاه قاسم جواب داد در عراق شنیده بودم که در ’علی ولی الله ’ بحث داری و حالا معلوم شد در ’لااله الالله ’هم بحث داری، و غائلۀ دشمنان به همین جا ختم شد، و شاه قاسم تا سال 981 هجری قمری که درگذشت در کمال رفاه و حرمت زیست. (از ریحانه الادب با تصرف و اختصار)
لغت نامه دهخدا
فیض بخش
(اَ)
آنکه به دیگری فیض رساند. سودمند. مفید. رجوع به فیض شود
لغت نامه دهخدا
فیض بخش
بخشنده، فیاض، فیض رسان
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرخ بخش
تصویر فرخ بخش
(دخترانه)
بخشنده، بزرگوار، نام یکی از بهدینان یزد که در سال هشتاد و هشت یزگردی می زیسته
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرح بخش
تصویر فرح بخش
(دخترانه)
فرح (عربی) + بخش (فارسی) شادی بخش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرح بخش
تصویر فرح بخش
فرح انگیز، در طب قدیم مفرّح
فرهنگ فارسی عمید
(فَ رَ بَ)
نام باغی است اندرون قلعۀ شهرپناه دارالخلافت شاه جهان آباد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ/خُرْ)
فرح انگیز. شادی بخش. رجوع به ترکیبات فرح شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فرح بخش
تصویر فرح بخش
شادی بخش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرح بخش
تصویر فرح بخش
((~. بَ))
آن چه که شادی آورد، شادی بخش
فرهنگ فارسی معین
سرورانگیز، شادی بخش، فرح آور، فرح افزا، فرحناک، مفرح، نزهت بخش، نشاطآور، نشاطانگیز، نشاطبخش
متضاد: غمبار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
فیض برنده، مستفیض
فرهنگ واژه مترادف متضاد